بـزرگ مــرد دوست داشتنی!


بــزرگ مــرد دوست داشتنـی !



در اولین تماس تلفنی نخستین سخنش پس از معرفی این بود که محل درآمد شما از کجاست؟ من هم توضیح دادم. یک ماه بعد که خبر بازگشتش از پاریس را برای قرار ملاقات خبر داد و به دیدنش رفتم سخن اول من علت یابی پرسش او بود! با‌‌ همان لحن محکم و صدای مملو از مهربانی‌اش گفت: جناب آقای امینی من وقتی می‌خواهم با کسی دوست شوم اول می‌پرسم محل درآمدش چیست و از کجا می‌خورد، بعد تصمیم می‌گیرم با او دوست باشم یا نه؟ پرسش ِ به ظاهر سادۀ احسان نراقی نشان از کمال والای انسانی او داشت. پرسش او به عنوان یک دوست، استاد و کوهی از دانش و تجربه همیشه در خاطرم مانده است. نکته نهفته در پرسش او سالهاست در دفترخانه همچون ملاکی برای عمل بوده است.

دکتر احسان نراقی از معدود انسان‌هایی بود که می‌توانست بدون حب و بغض و بدون کینه ونفرت و دشمنی با همه ارتباط برقرار کند. نه اینکه جاذبه و دافعه نداشت. داشت. د رحد اعلا هم داشت. اما او این توانائی را داشت که سخن همه را بفهمد و با همه سخن بگوید. دقیقا می‌دانست که چه چیزی را باید به چه کسی بگوید. او همیشه هدفتی داشت و با گفته‌هایش فرد مقابل خود را به سوی‌‌ همان هدف سوق می‌داد. یکی از هنرهای نراقی این بود.

در دوستی گرم بود و با صفا. منتظر آن نمی‌نشست تا با تعارف و خجالت و ادب حضورت کنار بیایی و سخن بگویی. خودش شروع می‌کرد و با یک پرسش ساده وارد صحبت می‌شد. به راحتی تو را به چالش می‌کشید تا خودت باشی و به بحث بپردازی. همیشه هم سریع می‌رفت سر اصل مطلب. عاشق بحث بود. خسته نمی‌شد. در بحث هیچگاه موضوع عالی و دانی بودن را در نظر نمی‌گرفت تا بتوانی آنچه می‌خواهی بگویی تا مستعد شنیدن و فهم کردن شوی.

نراقی یک عمر با تلاش مداوم و به سمت جلو زندگی کرد و آن گونه که خودش می‌گفت به جهت رسیدن به اهدافش ترسی از مرگ نداشت و کسانی که در زندگی به اهداف خود نرسیده‌اند از مرگ هراس دارند. در گذشت این انسان دوست داشتنی ، نویسنده ، بنیانگزار مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی و اولین ایرانی مشاور رئیس سازمان جهانی یونسکو را به جامعه علمی کشور و به خصوص دوستانش تسلیت می‌گویم. یادش گرامی.


برچسب‌ها: احسان نراقی, درگذشت احسان نراقی
|+| نوشته شده توسط علی امینی در پنجشنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۱ و ساعت 21:21