
|  همایش سیزدهم جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی 3 ( پاسخ یک انتقاد و نقد بر روش ) پیش از آنکه به شرح مبسوط مباحث و گفتههای با اهمیت اولین جلسه بپردازم لازم است به پرسشی که ممکن است برای برخی ایجاد شده پرداخته و نقدی که به همایشها بوده را بررسی و نظر خود را نیز به عنوان یکی از شاگردان کوچک جمع صمیمی همایشها بیان نمایم. همانگونه که خوانندگان محترمی که با اخبار همایشهای قبلی آشنا بوده یا خود در نشستها شرکت کرده ملاحظه فرمودهاند، در همایش یاسوج جلسه افتتاحیه و اختتامیه برگزار نگردید و در نتیجه مدعوین استان و از دیگر کانونها یا جوامع نیز حاضر نبودند. این موضوع بر خلاف یازده همایش پیشین ـ همایش اول بهصورت محدود در کانون تهران برگزار شد ـ بوده است . در همایشهای قبلی علاوه بر جمعی از بزرگواران کانون تهران، معمولا مدیران و معاونین ثبت استان، رؤسا و معاونین دادگستری، نمایندگان مجلس استان میزبان و برخی دیگر از مسئولین به تناسب حال و مقال حضور یافته و برخی از آنان نیز به ایراد سخنرانی میپرداختند. در این همایش اما از افتتاحیه و حضور میهمانان ـ به جز جناب آقای خندانی عضو محترم هیأت مدیره کانون تهران ـ خبری نبود و ایشان نیز همچون یکی از اعضای جامعه مجازی در جلسات حضور یافته و تقریبا به اندازۀ سایر اعضا فرصت سخن گفتن یافته و در گردشها نیز یار و همراه جمع بودند . علت آن که پیش از همایش بعضی اعضا وجود این سخنرانیها را به صورت مونولوگ ـ متکلم وحدة ـ دانسته و آن را تکرار مکررات و یا تعارفات اداری و سخنرانیهای متداول مینامیدند و چون در این نشست قرار بر بررسی شیوهنامه جامعه مجازی و برگزاری انتخابات شورایعالی از طرفی و ایجاد فرصت بیشتر برای گردشگری از طرف دیگر بود، پیشنهاد عدم برگزاری آن را داده و شورایعالی نیز به خواست مجمع تمکین نمود! اما موضوع افتتاحیه و حضور میهمانان بزرگوار فقط به این مسائل محدوده نبوده و میزبانان همایشها در 11 نشست قبلی نسبت به این موضوع برنامه ریزی داشته و درجهت برگزاری هرچه بهتر آن نیز به جهات ذیل تلاش مینمودند. 1ـ همایش جامعه مجازی ابتدا تحت عنوان همایش وبلاگنویسان حوزه دفاتر اسناد رسمی بود. وبلاگنویسان سردفتران و دفتریارانی بودند که با بیان نظرات در وبلاگ، از این طریق برای ابراز خواستهها و عرضۀ مباحث علمی و صنفی و مطرح نمودن دغدغههای خود استفاده مینمودند. گسترش وبلاگها و آغاز ایجاد آشنائیها موجب اولین گردهمایی و بیان و بررسی مستقیم مسائل با اعضای کانون تهران ـ یکی ازچند کانون معدود آن سالها ـ بود. لذا این گفتگوها و بیان مسائل به صورت رودرو یکی از علل برگزاری برنامه افتتاحیه و حضور اعضای هیأت مدیره کانون و به خصوص جناب دشتی اردکانی ـ که خود نیز دارای سایت بود ـ و دیگر میهمانان بود و بسیاری از موضوعات در همین جلسات و حاشیه آن ردوبدل میشد. نشست ششم که در اراک برگزار گردید شاهد یکی از پرشورترین، صریحترین و جدیترین جلسههای پرسش و پاسخ میان اعضای حاضر جامعه وبلاگنویسان و سه تن از اعضای محترم کانون تهران بود. این پرسش و پاسخها در نشست نهم مشهد مقدس به خصوص در مورد بیمه منتج به نتایج بسیار خوبی گردید. 2ـ همایش وبلاگنویسان حوزه دفاتر اسناد رسمی که تا همایش هشتم در مشهد مقدس که با همین نام خوانده میشد با ظهور تلفنهای هوشمند همراه و وجود گروههای مجازی در آن اندک اندک به جامعه مجازی تغییر نام داده بود از ابتدا با مسائلی خلاف انصاف و اخلاق روبرو بود که در کامنتهای ذیل نوشتههای وبلاگنویسان درج گردیده و گاهی متضمن خلافگوئی، افترا، تهدید و اهانت و ... بود . حضور مسئولان و اعضای مسئول در همایش موجب تقلیل این مسائل و شناخت بیشتر افراد نسبت به یکدیگر و بیان مسائل و انتقادات به صورت رودررو بوده تا تب و تاب پنهان گویی و ناشناس نوشتنها پایان یابد. شفاف، مستند، مؤدبانه و منصفانه نمودن انتقادات چه در زمان وبلاگنویسی و چه در زمان استفاده از گروههای مجازی تلفنهای هوشمند از دغدغههای جامعه مجازی بوده است. 3 ـ مانند هر پدیده نوظهور، جامعه مجازی وبلاگنویسان و حتی بعداً جامعه مجازی، ناشناخته بود. حضور مسئولین استانی و شناسائی این جامعه، بیان تاریخچه تشکیل، تأسیس و اهداف جامعه مجازی و دیدار با آنان و بررسی مشکلات و طرح خواستهها نیز از اهداف جلسات افتتاحیه و حضور میهمانان در هر استان بوده است که بسیار تأثیر گذار بود. تا پیش از همایش هفتم، مدیران محترم سازمان به جهت عدم شناسائی رسمی جامعه مجازی از حضور اجتناب مینمودند ولی در همایش هفتم برخی از معاونین و مدیران محترم سازمان در همایش حاضر شده و در نهمین همایش، ریاست محترم سازمان نیز دعوت یکی از اعضای شورای عالی را استجابت نموده و بیش از دو ساعت در جلسه حضور یافته و علاوه بر سخنرانی موجز، به سخنان اعضای شورایعالی نیز گوش فرا داده و از حضور خود نیز ابراز خرسندی نمود. 4ـ شورایعالی جامعه مجازی با شناسائی اختصاصی مشکلات و معضلات هر استان، در جلسات افتتاحیه همایش با بیان همان موضوعات درجمعی گسترده، فرهیخته و متنوع در جهت رفع این مشکلات و حل معضلات و آشنائی مسئولین استانی با مسائل و آن هم در یک جمع کشوری ـ و نه محلی ـ اهتمام ورزیده و معمولا نیز تأثیر گذار بود. 5ـ در همایشها علاوه بر میزبانان که اکثراً از اعضای جامعه مجازی بودند، معمولا تنی چند از همکاران استان نیز برای برگزاری همایش تلاش نموده و کمک میکردند. در افتتاحیه ضمن تقدیر از این عزیزان، سایر سردفتران و دفتریاران استان نیز حاضر شده و از نزدیک با همکاران خود در جامعه مجازی آشنا میشدند و این آشنائیها به دوستی و دوستیها به عضویت و دغدغه مندی تبدیل می گردید. جلسات تخصصی جامعه مجازی برای همکاران هراستان که بدون سابقه قبلی بودند خسته کننده بود ولی در جلسات افتتاحیه که به مسائل عام و کلی پرداخت میشد و گاهی نیز با برنامههای متنوع همراه بود لذتبخش تر یا قابل تحملتر! مینمود. 6ـ بسیار بدیهی مینماید اگر افتتاحیه و اختتامیه را یک روال رسمی و قاعدهمند ـ ار حیث رسمیت و حضورمیهمانان ـ همایشها بدانیم چه اینکه در افتتاحیه اهداف و مسائل آن همایش مطرح و در اختتامیه نتایج بدست آمده از برگزاری آن عرضه میگردد . جهت اجتناب از اطاله کلام، گزارش نشست تخصصی در قسمت بعد تقدیم خواهد شد. برچسبها: همایش یاسوج, جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی |+| نوشته شده توسط علی امینی در شنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ و ساعت 10:45     همایش سیزدهم جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی 2 ( پیام ریاست محترم شورایعالی جامعه مجازی) جلسه صبح مجمع عمومی جامعه مجازی حوالی ساعت 10 و نیم با حضور جمع بسیاری از سردفتران و دفتریاران حاضر در نشست از اقصی نقاط میهن به ریاست سه تن از معمرین و پیشکسوتان آغاز و پس از قرائت آیاتی از قرآن مجید، جناب آقای سیدعلیرضا طباطبائی سردفتر بازنشسته و ریاست قبلی شورا، پس از خوشآمد گویی و ابراز سپاس و خرسندی از میزبانان محترم که با تلاش بیوقفه خود امکان برگزاری چنین نشستی را فراهم نموده بودند پیام کتبی جناب آقای مسلم آقاصفری ریاست شورایعالی جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی کشور را که به جهت تقارن همایش با چهلمین روز درگذشت مادر گرامیشان در نشست حاضر نبودند به شرح ذیل قرائت نمود : یاران هم اندیشه سلام ودرود برشما ازاینکه این بار به مناسبتی که اغلب شما از آن آگاهید نتوانستم همراه شما باشم بسیار متاسفم. کسر یک فرد از یک جمع همدل وهماندیشه وهمرأی نمیتواند و نباید تزلزلی در نتیجه کار ایجاد کند پس به جمعتان باور داشته باشید که باور دارم آنرا. اما چند نکته هرچند تکراری، اما لازم .چون گهگاه میبینم که در ذهن دوستان من جا باز نکرده است . نخست آنکه قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 1354 در ماده 58 به وزارت دادگستری ( قوه قضائیه ) اجازه داده است کانون سردفتران هراستان را تحت نظارت خود تشکیل دهد. این نظارت تا مرحله تشکیل است زیرا بعد ازتشکیل، کانون تبدیل به شخصیت حقوقی میشود که استقلال جزء ذات آن است. شخصیت حقوقی غیرمستقل نمیتواند مسئول بشود واستقلال مالی که بر آن تأکید شده است بهمفهوم آن است که قوه قضائیه وسازمانهای وابسته آن حق دخالت وحتی نظارت بر آنرا ندارند چون دخالت هریک از آنان موجب خلط مسئولیتها میشود. مسئولان کانونها لطفا به این مهم دقت داشته باشند. ضمن اینکه قانون وظایفی برای قوه قضائیه در بحث انتخابات وتشریفات مربوطه تا مرحله تشکیل کانون پیشبینی کرده است ولی در مباحث بعد از آن هیچ شرح وظیفهای برای قوه قضائیه وسازمانهای وابسته تعریف ننموده است و همانگونه که اشاره کردم هرگونه دخالت وحتی نظارت قوه قضائیه وسازمان ثبت در امور کانون سردفتران که دارای شخصیت حقوقی واستقلال مالی است موجب گریز مدیران کانونها از قبول مسئولیت خواهد شد. نظارت برکانونها در مرحله اول با تمامی سردفتران ودر مرحله بعد با شورایعالی کانونهای سردفتری است. مدیران کانون از سال 59 تا 81 اینگونه بودند که در مقابل اعتراض سردفتران میگفتند که ما منتخب شما نیستیم بلکه منصوب سازمانیم وزیرکانه کلیه اقدامات خود را به تأیید مسئولان سازمان میرساندند وهر کجای کار خراب میشد وسازمان ایراد میکرد میگفتند شما گفتید. در مقررات مربوط به قانون دفتر اسنادرسمی مصوب 1316 پیشبینی شده بود که هزینه اداره کانونها از محل مبلغی که مازاد بر حقالزحمه گواهی امضاء از اشخاص گرفته میشد تأمین گردد لیکن با تأسف در قانون تأمین اعتبار جهت اجرای مواد 10،11،57 و68 قانون دفاتر اسناد رسمی چنین امری پیشبینی نشده و در مواد 10، 11،57 و68 نیز هیچ اشارهای به هزینه اداره کانونها نشده است اما تأکید قانونگذار به تکلیف هیأت مدیره کانونها در اداره امور کانونها وبا توجه به گستردگی شرح وظایف آنان نسبت به هیأت مدیرههای قانون سال 1316، تأمین این هزینهها را از محل ده درصد بیمه اجتناب ناپذیر میکند. در هر صورت تأمین هزینههای جاری اداره کانونها و وظایف ناشی از مواد 10، 11،57 و68 از محل 10 % حقالتحریر اسناد تأمین میشود وبراین اساس وجود شخصی بهعنوان مدیر داخلی که حقوق وی از همان محل پرداخت میشود وجهه قانونی ندارد زیرا مدیر داخلی در اجرای ماده 165 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1345یعنی زمانیکه حق بیمه سردفتران ودفتریاران از محل حقالزحمه وصول مالیات و از حساب خزانه تأمین میگردید تعیین میشد ومنطقی هم بود که نمایندهای از دولت بر این حساب نظارت داشته باشد ودر حال حاضر که کل وجوه از اموال شخصی سردفتران پرداخت میشود تعیین چنین مدیری نه معقول است ونه قانونی وهرگونه پرداختی به این مدیر غیر ضروری بهگمان من ضمانت شرعی وقانونی دارد . اما در خصوص نهادی بهنام شورایعالی سردفتری یا شورایعالی کانونها یا هرعنوان دیگری که برای آن تعریف وتعیین شود، اولا، این شورا سازمان مردم نهاد ( N.G.O ) نیست بلکه یک نهاد قانونی ویک ضرورت قانونی است زیرا اولا قانون ، تشکیل کانون در مراکز استانها را پیشبینی کرده است. بنابراین با لحاظ اقتضائاتی در تمام استانها میتوان کانون تشکیل داد ( اقتضائات مورد نظر قانونگذار هماکنون در تمام استانها فراهم است و باید در تمام استانها کانون تشکیل شود). ثانیا تمرکز وجوه در کانون مرکز ونیز تشکیل صندوق تعاون در کانون مرکز تأکید قانونگذار است وبالتبع ایجاد نهادی که رابط بین کانون مرکز وسایر کانونها را از جهت تشخیص نیازهای هراستان ونحوه بودجه ریزی و سیاستگذاری ومشاوره در امور کانونها باشد را فراهم کند، یک ضرورت عقلی وقانونی است . ضمن اینکه به باور من تلویحا در بند 2 ماده 66 قانون دفاتر اسنادرسمی مبنی بر ایجاد وحدت رویه برآن تأکید قانونی هم شده است. وحدت رویه یعنی اتخاذ تصمیماتی که تمام دفاتراسنادرسمی در سراسر کشور بدان عمل کنند والا اگر کانون تهران درموضوعی اعلام نظر کند که کانون اصفهان خلاف آن نظر بدهد و کانون خراسان نظری دیگر، قطعا این وحدت رویه نیست و وحدت رویه روشی است که تمام سران دفاتر در سطح کشور به آن متعهد شوند وبدان عمل کنند واین ممکن نیست مگر با وجود شورایُعالی کانونها . لذا به باور من شورایعالی کانونها الزام قانونی است لیکن این شورا باید ازمرکب از نمایندگان کلیه کانونهای کشور باشد. نمیدانم در حال حاضر چند کانون در سطح کشور وجود دارد (متاسفانه نه در پرتال کانون ونه سازمان ثبت ونه هیچ کجای دیگر چنین اطلاعی را نخواهید یافت) ولی علیالقاعده باید همه استانها کانون سردفتران داشته باشند چون گمان ندارم که تعداد دفاتر اسنادرسمی هیچ استانی کمتر از استان کهکیلویه وبویر احمد باشد که در آنجا نیز کانون سردفتران در شرف ایجاد است. با این حساب وقتی شورائی از نمایندگان تمام استانها تشکیل شود وهر استان حتما یک عضو اصلی و یک عضو علی البدل داشته باشد که هیچگاه هیچ اجلاسی خالی از نماینده استانی نباشد، این چنین شورائی قطعا قانونی خواهد بود. شرح وظایف این شورا، سیاستگذاری وتصمیمات کلان وبویژه ایجاد وحدت رویه است. این شورا یقینا میتواند برعملکرد تمام کانونها نظارت عالیه داشته باشد. و امای دیگر: این قسمت را مخاطبین آن با دقت وبا انصاف ـ تأکید میکنم با انصاف ـ بشنوند و... از سال 1290 تا 1307 کسانیکه اسناد را ثبت مینمودند « مباشر ثبت » نامیده میشدند وچون خود کارمند دولت بودند و در واقع نماینده ثبت بودند لذا مسئولیت ثبت اسناد بهعهده شخص او بود ولاغیر . از سال 1307 تا 1316 کسانیکه مسئول ثبت اسناد بودند « صاحب دفتر » نامیده میشدند زیرا برخلاف مباشرین ثبت، کارمند دولت نبودند لذا کسی بهعنوان نماینده ثبت در محل کار صاحب دفتر حضور می یافت که وظیفهاش وصول حقوق دولتی بود ونیز تکلیف داشت که هر سندی را که صاحب دفتر در دفتر خود ثبت می کند اونیز در دفتری بنام دفتر نماینده ثبت کند. این نماینده حق دخالت در تنظیم اسناد ونیز امضا اسناد یا دفتر صاحب دفتر را نداشت. در قانون دفتر اسنادرسمی مصوب 1316 برای اولین بار واژگان سردفتر و دفتریار بهکار رفت وبرای هرکدام تعریف وشرح وظایف تعیین شد وکماکان وظایف نماینده که عبارت از نگاهداری نسخه ثانی دفتر ثبت اسناد و دفتر گردش تمبر بود بهاعتبار باقی ماند. ماده 2- دفتر اسناد رسمی به مدیریت ومسئولیت یک نفر صاحبدفتر که ازاین پس سردفتر نامیده میشود اداره میگردد. ماده 24- دفتریار کسی است که سمت معاونت دفتر خانه را داراست و بر حسب پیشنهاد سردفتر وتصویب وزارت عدلیه انتخاب میشود. وظایف دفتر یاران بهموجب نظامنامه وزارت عدلیه معین خواهد شد. ماده 24 نظامنامه: وظایف دفتریار نگاهداری دفتر نماینده، ـ توجه دارید که مراد از دفتر نماینده دفتری است که بعدها به دفتر رپرتوار معروف شد ودفتری بود که اسامی اصحاب اسناد به روش الفبائی در آن ثبت میشد و نباید آنرا با نسخه ثانی دفتر ثبت اسناد که توسط نماینده نوشته میشد اشتباه گرفت ـ دفتر عایدات، دفتر ثبت مکاتبات. ماده 25 نظامنامه: علاوه بر وظایف مندرج درماده قبل دفتریار موظف است امور مرجوعه از طرف سردفتر را انجام و در غیاب او نیز کلیۀ وظایف قانونی سردفتر را ایفا نماید. ماده فوق در اصل تعریف و تفسیر واژه معاون است یعنی کسی که در غیاب سردفتر مکلف است کلیه وظایف اداری اورا بهعهده بگیرد و به مفهومی کار مراجعین دفتر خانه هیچگاه نباید معطل بماند. در این حالت وفقط همین حالت است که ثبت وسند بامضا دفتریار (معاون ) میرسد. توجهتان را جلب میکنم به اینکه مباشرین ثبت معاونی نداشتند وبعد از آنکه به صاحب دفتر تبدیل و تغییر نام یافتند ( از سال 1307 تا 1316) کماکان معاون نداشتند. حکمت تأسیس شخصیتی بعنوان دفتریار برای معاونت ومعاضدت سردفتر بوده وبراساس قانون سال1316کسی بوده است که از نظر علمی وعملی توان انجام مسئولیت معاونت را داشته است.در قانون سال 1354به یکباره این مقام تنزل پیدا میکند.یکنفر با مدرک دیپلم دبیرستان میتواند دفتریار شود که ظاهرا همان معاون است اما تا هفت سال دیگر نمیتواند وظایف معاون را انجام دهد.در غیاب سردفتر مجاز به اعمال هیچ یک از وظایف سردفتر نیست.به بیان دیگر اعمال معاونت معلق است به گذشت هفت سال.در این مدت اگر دفتریار معاون است چرا نمیتواند اعمال معاونت کند واگر کارآموز معاونت است، چرا ازتمام حقوق معاون برخوردار است؟ این کاملا بهدور از منطق وعدالت است که یک دفتریار با تحصیل دبیرستانی وفاقد اختیارات معاون دارای همان حقوقی باشد که یک دفتریار دارای مدرک لیسانس حقوق وبالاتر با امکان اعمال معاونت دارا است. ضمن اینکه ادارات ثبت بر خلاف منطق حقوقی، معاون حائز شرایط معاونت را مجاز به اعمال معاونت نمیدانند مگر با صدور ابلاغ خاص که این امر خلاف قانون ومنطق وعقل است واز جمله خود محوریهای سازمان ثبت است. من هر چند بارها خواستار این بودهام که از تغییر قانون دفاتر اسناد رسمی منصرف شوند واز ظرفیتهای همین قانون بهره بگیرند وصرفا به اصلاحات مختصری از جمله مبحث معاونت بسنده کنند چون به تجربه دریافتهایم که اکثر تغییرات واصلاحات قانون آثار مثبت نداشته است. برچسبها: همایش یاوسج, مسلم آقاصفری, دفاتر اسناد رسمی, جامعه مجازی |+| نوشته شده توسط علی امینی در سه شنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ و ساعت 23:52     همایش سیزدهم جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی، زلزلۀ شعبانیه ( 1 ) اردیبهشت، ماه زیبائی و جوشش زندگی در رگهای طبیعت و سرازیر شدن مایۀ حیات از آسمان و رویش طبیعت در زمین است. عظمت زیبائی در استان چهارفصلِ یاسوج در این ماه مثال زدنی و توصیف ناپذیر مینماید. ماه شعبان را نیز زمان درخواست مخلوق و استجابت از مالک آسمانها و زمین گفتهاند. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِيناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَيْكَ رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لا يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي. خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعايم باش آنگاه كه می خوانمت، و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت مي كنم، و به من توجّه كن هنگامی كه با تو مناجات می نمايم، همانا به سوى تو گريختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم می دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشيده نيست، و آنچه كه می خواهم به زبان آرم، و خواهش خويش را بازگو كنم و هم آنچه را كه براى عاقبتم اميد دارم، بر تو پنهان نيست، همانا آنچه تقدير نموده اى بر من اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود می آيد از نهان و آشكارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غير تو فزونى و كاستی ام و سود و زيانم، خدايا! اگر محرومم كنى پس كيست آن كه به من روزى دهد؟ و اگر خوارم سازى پس كيست آن كه به من يارى رساند. » ( فرازی از مناجات شعبانیه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ) سیزدهمین همایش جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی کشور در این هنگامۀ داد و ستد خالق و مخلوق در شهر زیبای یاسوج ـ پایتخت طبیعت ایران ـ رقم میخورد. خواستههایت آنگونه که همیشه می خواهی به انجام نمی رسد و همین موضوع موجب شد که تا شامگاه سهشنبه رفتن به این همایش معلوم نباشد و سه شنبه شب بود که عزم را به حرکت جزم و ساعت سه بامداد چهارشنبه یاسوج باشم. در هتل مستقر شده و در موعد مقرر برای صرف صبحانه در هتل حاضر شدم . راستش همان چند ساعت فرصت هم از شادی و شوق فراهم شدن امکان دیدار یاران خوابم نبرد. با عدهای از دوستان که در حال صرف صبحانه بوده و آن دوستانی که اندک اندک می آمدند چاق سلامتی نموده و در خدمت جناب آقای عادلی مشغول گفتگو بودیم که ناگهان همهجاشروع به لرزیدن نمود و زلزله 2/5 ریشتری روز نیمه شعبان، خاطره همایش یاسوج بی زلزله را ماندگار نمود. خدای را سپاس علیرغم دلهره و غافلگیری و شتاب در خروج از سالن حادثهای رخ نداد و خدای مهربان همه را بهسلامت داشته و حتی زلزله در سایر مناطق تلفات جانی نداشته اگرچه مجروح داشته است. دوستان دو ساعتی را برای اجتناب از خطر پسلرزه و این که فرصتی داده شود تا میزبانان خبر از عزیزان خود بگیرند در محوطه به خوش و بش و گرفتن عکس یادگاری و بیان خاطرات سپری نمودند و حسب آنچه که مقرر شده بود جلسه تخصصی صبح اعضای حاضر جامعه مجازی برگزار گردید که پس از این به آن خواهم پرداخت. لازم است پیشاپیش از تلاش همکاران بزرگوار که برای برگزاری این نشست تلاش افزون نمودهاند تشکر ویژه نمود چه اینکه در این همایش، گردش بر جلسات تخصصی برتری داشته و با توجه به مشکلات راه که همه گردنه و پیچ بود و راههای صعبالعبور برای اتوبوس و در نتیجه جابجایی تدارک دیدن وسایل راحتی و آسایش نیز بسیار مشکل مینمود، دوستان به زحمت بیشتری افتادند که بایستی خوشیهای این سفر را مرهون آنان بود به خصوص دوستان و همکارانی هم چون جنابان آقایان بزمیان، روانسالار، تمیزکار، جهانپناه، صادقی و سرکار خانم فرهیخته و یاردیرین همایشها سرکار خانم فرهادی که بنده کراراً و تکراراً و بازهم در همینجا و این نوشته از ایشان تقاضا میکنم که دوستان را از نوشتههای زیبای خویش محروم ننموده و دستی به سروگوش وبلاگ خود بکشند. تلاش این بانوی نازنین، فهیم و فرهنگی با آن دقت و وسواس و تعصب و مهماننوازی نه فقط بنده که همگان را تحت تأثیر قرار میداد. در این سفر این سعادت هم دست داد که بار دیگر خدمت جناب مهندس مرادیان همسر بزرگوار این بانوی تلاشگر باشم. البته این تلاشها با هماهنگی و تدبیر ویژه جناب آقای رسولی مسئول کمیتۀ اجرائی که بحمدالله بر همۀ امور اشراف داشت توانست رنگ خاص و ویژه خود را به نمایش بگذارد! متأسفانه نگارنده این توفیق را نداشت که در همه گردشها شرکت داشته باشد و تنها خاطره خوش ِ دشت و برنامه ویژه رقص محلی را در خاطر خویش به یادگار ثبت خواهد نمود که در دشتهای جنگلی سیسخت برگزار گردید و روز خوشی را توأم با شادی و نشاط و عکسهای یادگاری در یادها ماندگار نمود. تغافل خواهد بود که از نهار روز پنجشنبه در مرکز بومگردی سیسخت با آن فضا و غذای عالی سنتی که در کنار فرماندار محترم و با توضیحات ایشان در خصوص تلاشها و سختیهای کار در جهت ایجاد فضای مناسب توریستی همراه بود یادی ننمایم که حضور با همراهان شورایعالی در خدمت ایشان بسیار شیرین بود. ناگزیر به بازگشت به دیار خود بودم و لذا پس از صرف نهار عزم به بازگشت نموده و از طریق جاده بروجن تا نطنز از باران و طبیعت بکر و زیبا و سبزه و کوه بهره بردم تا خاطرات زیبای این سفر دو چندان گردد . در قسمت بعدی به تنها جلسه همایش که در آن شرف حضور داشتم خواهم پرداخت. برچسبها: همایش جمعه مجازی, یاسوج, سی سخت, زلزله یاسوج |+| نوشته شده توسط علی امینی در یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ و ساعت 2:38     « گلگشت » در یاسوج  از نخستین « گردهمایی سراسری سردفتران وبلاگ نویس » در سال 1390 تا « سیزدهمین همایش جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی کشور در یاسوج » هفت سال گذشت و بذری که هفت سال پیش به همت پیشکسوتان خوشنام نشانده شد اکنون به درختی پرثمر تبدیل شده و شاخسار آن در استانهای مختلف گسترده است و همین امر موجب تنوع حضور همکاران در سیزدهمین همایش است. اما این بار به جای پرداختن به مسائل صنفی که شیوه گذشتۀ نگارنده در آستانۀ آغاز همایشها بود برآن شدم که از کتاب وزین « گلکشت در وطن » اثر دانشمند فرزانه و نویسنده و پژوهشگر نامدار مرحوم ایرج افشار، سفرنامه نویسیِ مربوط به یاسوج را در وبلاگ بیاورم باشد که عطش گشت و گذار همکاران که در این نشست به یاد ماندنی شرکت مینمایند اندکی فروکش نموده و از طبیعت زیبای استان بیشتر بهرهمند گردند. نمیتوان از همایش نوشت و به یاد تلاشگر این عرصه یعنی « عبدالله خادمی » شهید منا نامی به میان نیاورد . روحش شاد و یادش گرامی . نمیتوان در خصوص همایش نگاشت و به احترام و پاسداشت، سر تعظیم در برابر پیشکسوتان و اساتید این عرصه و بهخصوص جنابان مسلم آقاصفری، سید علیرضا طباطبائی و مهدی عادلی فرود نیاورد. نمیتوان به همایش رفت و بوسه قدردانی بر دست میزبانان و فراهمآورندگان رفاه و آسایش همکاران نَزَد و عرض خسته نباشید به آنان تقدیم ننمود . در همایش یاسوج علاوه بر دوست و همکار گرامی جناب آقای سید رسول رسولی که مسئول کمیتۀ اجرائی شورایعالی میباشند، دیگرهمکاران استانی، دوست و همکار ارجمندم جناب آقای روانسالار، همکار فرهیخته و فاضل و اهل قلم سرکار خانم فرهادی که از قدمای وبلاگنویس و حاضران در نشستها بوده و در عرصه سردفتری هم دغدغهمند است و هم صاحب اندیشه و فکر سترک در اعتلای جایگاه دفاتر اسناد رسمی، جنابان بزمیان و جانپناه ودیگر همکاران استانی که سعادت آشنائی نزدیک به آنان دست نداده تلاش بسیار نموده و زحمت بیشمار در برگزاری همایش برخویش هموار نمودهاند. باشد که تلاش این بزرگواران گامی محکم باشد در اعتلای جایگاه دفاتر اسناد رسمی درخدمت به جامعه در سیزدهمین همایش سراسری جامعه مجازی دفاتر اسناد رسمی کشور. سفرنامه شادروان ایرج افشار را از اردکان به سمت یاسوج آغاز می نمایم باشد که مقبول اهل ادب و نظر افتد. برچسبها: همایش سیزدهم جامعه مجازی, ایرج افشار, یاسوج ادامه مطلب |+| نوشته شده توسط علی امینی در پنجشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۷ و ساعت 2:48    | 

