|
چـرا روز « سـردفتر » ؟!
هر ساله در روزهای منتهی به دیماه و دقیقتر بگویم به «ششم دیماه» مبحثی کهنه در این چند سال دوباره نو میشود و فرهیختهگان دست به قلم هریک از دیدگاهی در مورد این روز و وجه تسمیه آن می نگارند و آمال و آرزویهای خود را از نوک قلم جاری می کنند و همیشه با این انتقاد مواجه بودهاند که اولا چرا فقط همین چند روز پیگیر موضوع هستند و دوم اینکه چرا به نام مشترکی نمی رسند ؟! گرچه این کوچکترین نیز از این انتقاد مبنائی مستثنی نیست ولی زنده بودن این موجود کهن سال و تازه نمودن هربارۀ این بحث را به فال نیک می گیرد و آن را دلیلی بر پویایی این قشر در تکرار خواست خود به نشانگزاری روزی از 365 یا 366 روز سال را برای موضوعی در خور اهمیت میداند. پس تا زمانی که مبانی و مشروعیت نامگذاری مشخص شود این استدلال بایستی به دور از هر انشقاق و اختلافی ادامه یابد که هدف اعتلای صنف و موضوعی به نام سند رسمی است . نامگذاری یک روز به نام شخص ، صنف ، پدیده ، عمل و ... رسمی است در دنیای مدرن برای یادآوری و بزرگداشتن امری ، در روزگاری که صفحههای سفید تقویم باید متحمل رنج یادآوری گردد در دنیای فراموشیها. نگارنده هم به سهم و حق و بلکه تکلیف خویش نام « روزسردفتر » را برای دویست و هشتاد و دومین روز سال با تبرک جوئی از آیۀ شریفه « مداینه » به دلالیل اثباتی و نقضی زیر مرجح می داند . یک ـ استناد نامگذاری این روز به نام « سردفتر » به تبرک از آیه فوق است که بر « کاتب « تصریح دارد و « کاتب » خود موصوفی است که به « عدل » وصف گردیده پس اگر کسی برآن باشد که به دلالت این آیه نامی برگزیند ، روز سردفتر « متعین » است . این سخن و انصراف به دلالت آیه را استاد معظم جناب دکترمهدوی دامغانی نیز فرموده اند که می توانید مشروح فرمایش ایشان را در اینجا ببینید . البته نامگذاری به « سندرسمی » هم به فرمایش ایشان نافی نامگذاری به « روز سردفتر » نیست . همانگونه که این نامگذاری نفی ماعدی هم نمی کند . چنانکه نافی « نامگذاری » های دیگر هم نیست . ولی اگر بخواهیم به آیۀ شریفه استناد کنیم ، دلالت مستقیم بر کاتب می باشد . خالی از وجه نیست این نکته را نیز بیان نمایم که پیشنهاد یک نام از سوی پیشکسوتان نه فقط مذموم نیست که پسندیده است ولی الزام به آن خالی از نادیده گرفتن نظر دیگران و جلوگیری از تکامل آن می باشد. دو ـ این نامگذاری اولین بار از سوی سردفتران مطرح گردید . هر شهروندی در جامعه این حق را دارد که اظهار نظر نماید و برای همگنان خویش نام و نشانه و شاخصی پیشنهاد کند . ضمن آنکه سردفتران نیز از این حق برخوردارند کدام دلیل مبتنی بر عقل سلیمی بایستی نامی را که ایشان برمیگزینند به دیگری منصرف و مصادره کنند؟ یا آن را مبنی بر اختلاف و نادیده گرفتن دیگران بدانند ؟ سه ـ نامگذاری روز سردفتر نه فقط پاسخ به یک خواست قلبی مبتنی بر خردجمعی برای ایجاد یک شاخص با هدف همدلی بیشتر برای اعضای صنف است ، که می تواند تعیین روزی به نام و نشان برای پالایش و بازگویی کاستیها و خواستهای افراد مذکور باشد که تعمیم آن عقلانی نمینماید . چهار ـ این که این روزی را بنام « سندرسمی » نام نهیم تضادی با نامگذاری « روزسردفتر » ندارد همچنانکه تناسبی هم ندارد . زیرا اولا : سند رسمی اعم از اسنادی است که در دفاتراسنادرسمی تنظیم می شود و ثانیا این نام نهادن چه دخلی و دخالتی به سردفتر دارد ؟ مانند آن است که روزی را به نام «قلم» یا «عدل» یا حتی « کتابت » و « حقوقدان » بنامیم و آن را به « روزسردفتر »تعمیم دهیم! پنج ـ نامگذاری آن به « روزدفاتراسنادرسمی » نیز همانند بند چهار از حیث استناد و دلالت و در مغایرت با خواستها و دلایل گفته شده در بندهای سهگانه اولیه است . همچنین دلایل دیگری از حیث عدم نامگذاری یک روز به بیمارستان و کارگاه و غیره هم ذکرشده که در جای خود مدلل و قوی می باشد . شش ـ نامگذاری این روز به نامهای دیگر یا نامی که « دفتریاران » را هم شامل شود همانند بندهای گفته شده مرفوض و بی تناسب است . چه لزومی دارد و آب به کدام آسیاب سرازیر کردن است که برخی برای اثبات نظر خود بنیان تفرقهای خیالی و موهوم را دامن زنند و متأسفانه برخی دیگری هم بر آتش آن بدمند ؟ حتی برخی با تمسک و تعمیم بلاوجه و نوادر« سردفتران رنجیده از دفتریار و دفتریاران آزرده از سردفتر » را وسیلهای برای اهانت به سران دفاتر به اتهام خودرأیی و خودبینی و مصادره « کتاتب بالعدل » بدانند؟! براساس کدام تناسببندی پیشنهاد نامگذاری « روزسردفتر » به دلایل فوق نادیده گرفتن دفتریاران ، کارمندان ، سند رسمی یا تشکیلات دفترخانه است ؟ اگر چنانچه دفتریاران که برخی از آنان به رأیالعین افضل و کارآمدتر از سردفتر می باشند پیشنهاد ثبت روزی به نام خودشان را بدهند ، آیا می توان به استدلال برخی آن را در تضاد یا مخالفت یا تفرق از سران دفاتر دانست ؟! کدام سردفتری خواسته است که با نامگذاری روز سردفتر نفی ماعدی آن کند ؟ هفت ـ دخالت فردی یا گروهی به اتکاء مقام یا منصب در موضوع نامگذاری روز ششم دی ، نمی تواند مستند و دلیل مناسبی بر درست بودن نظر آنان باشد و برعکس نشاندهندۀ ایراد دخالت در نامگذاری از سوی دیگران است و دلایل گفته شده نیز جای خود را دارد و از حیث قانونی نیز جایگاهی برای این نامگذاری به غیر از « روزسردفتر » وجود ندارد . احساس نگارنده بر این است که ای کاش به جای تنگنظری و رویگردانیدن از مسائل مهم حوزه سردفتری اسناد رسمی به بهانههای مختلف و تکراری ، عزم را جزم کرده و اکنون که ریاست محترم سازمان در سخنرانی خود در نهمین همایش جامعه مجازی ، فعالان این حوزه را به تبیین و تفسیر نقش جایگاه سند رسمی ـ بنا به تعریف قانون ثبت ـ و مزایای گسترش آن دعوت نموده و آن را مستند به برنامه ششم توسعه کرده اند بسیار مناسب است تا هفته ای که ششم دی در آن قرار می گیرد را به عنوان هفته « سند رسمی » اعلام و روزهای آن را به نام ، « روز سند رسمی » و بهخواست سردفتران و دفتریاران « روزسردفتر » ، « روز دفتریار » ، « روز کارمندان دفاتر و ثبت » و ... نام دهند . اینجانب به عنوان کوچکترین عضو جامعه شریف دفاتر اسناد رسمی ، این فرهیختهگان تلاشگر و بازوان حقوقدان حاکمیت که بینام و نشان به حرفه شریف کتابتبالعدل اشتغال داشته و از سوی مقامات ذیربط مهجور داشته شدهاند ، با استعانت و تیمن و تبرک از آیۀ شریفۀ « مداینه » روز ششم دیماه « روز سردفتر » را خدمت همگی آنان تبریک عرض کرده و آرزوی نزدیکی دلها و اتحاد و انسجام برای رسیدن به جایگاه مناسب را آرزو دارم . برچسبها: روز سردفتر, ششم دی ماه |+| نوشته شده توسط علی امینی در سه شنبه یکم دی ۱۳۹۴ و ساعت 23:47 |
