
|  از هر چه بگذریم سخن دوست خوش تر است . شریک غم حضرت دوست  خواستم در همراهی و شراکت در مصیبت با استاد گرانمایه و همکار عزیز و ارجمند جناب آقای طباطبائی که یکی از سررشته های محبت مان افتخار همکاری در جامعه مجازی سردفتران است مطبی بنگارم دیدم همکار ارجمند و خوش قریحه مان سرکار خانم سهرابی مطبی نگاشته اند با خویش گفتم چه بهتر از سخن دوست در تعزیت و همراهی با حضرت دوست . ضمن عرض تسلیت و تعزیت و همدردی با جناب آقای سید علیرضا طباطبائی بافقی « میرزا بنویس » و آرزوی صبرو بردباری برای ایشان و سایر بازماندگان محترم ، با اجازه سرکار خانم سهرابی مطلب را عیناً از وبــلاگ وزین شان نقل می کنم . 
 مسافری از تبار طلا نویسنده: چه تفاوت دارد؟ - ۱۳٩٢/٦/٢ 
 درد که سنگین میشود رنج که تلختر از حد میشود تلخی که به اوج قلههای بینهایت و پر زجر صعود میکند و شرحه شرحه میشود دل از عمق مرارتی که بر دل دوست نشسته است چنان لحظههایش به قعر سکوتی عمیق نزول میکند که زبان را یارای حرفی نیست و کلمات را یارای حکمرانی بر بیان درد نیست و کلمات قاصر میمانند قاصرتر از همیشه برای بیان خرده کلماتی حتی برای بیان آرزوی تسلایی هرچند کوچک به دل پردرد دوست. حالا این ما و این زندگی و این لحظههای پیچیدهی رنج روزگار بر دوشهای مردی از تبار استواری و توازن و اعتدال و صبر و حوصله و آرامش و بلندای طبع و مهرآگینی نگاهشان به تمام آدمهایی که در شعاع پربرکت وجودشان میزیند. حالا این ما و این قصهی دیرینهى دلدادگی مادر و فرزند و رنج عظمایی که از این جدایی بعد از یک تاریخ زندگی میگذرد بر دل حضرت دوست. حالا این ما و این لحظههای پررنجی که میگذرد بر استاد بزرگوار حرفهی سردفتری جناب آقای سردفتر طباطبایی گرانمایه و غم سفر "مادر" بزرگوارشان که بیشک روز و روزگار و لحظهها و زندگی را برای ایشان ثقیل و دردناک نموده است این اتفاق پررنج و درد و زجر و تلخ و تلخ و تلخ و تلخ و تلخ تر از تلخ... حالا این ما و این روزگار و تلخی و درد از دست دادن "مادر" برای گرانقدری که همیشه مامن تمام افرادی بوده و هستند که در دوردست ترین نقطههای جغرافیایی حتی از ایشان باشند اما به محض برخوردن به مشکل و مشکلاتی پناه به امدادهای همیشگی ایشان میبرده و میىرند و بزرگمردیها و مناعت طبع و بزرگواری بی مثالشان نشان از رشد و به بالندگی رسیدن در دامان حضرت پدر و مادری آنقدر بزرگمنش و والامقام دارد که فرزندی چنین نیک به روزگار تقدیم داشتهاند. و چه کنیم که زبان را یارای تسلیت نیست و دستانمان به کلمات نمیرود برای پیوسته کردن کلمات منقطع رنجزده و نگاه را یارای همراهی نیست با گامهای پررنج ایشان از غمی که رقم خورده در لحظات ایشان این روزها. جناب آقای طباطبایی عزیز کلمات هم نگاشتن تسلا بر غم پر حجمی که بر شما سیطره افکنده را تاب نیاوردند. محزونیم از حزن نشسته بر دلتان و چه بگوییم جز اینکه ما را در غم خود شریک بدانید و دعا میکنیم برای آرامش روح بزرگوارمادرتان و از خداوندگار برای وجود نازنین شما و خانواده محترمتان آرزوی صبوری و تحمل این رنج عظیم را داریم. ما را در غم خود شریک بدانید و انشاله جایگاه رفیع حضرت پدر و مادر به جوار رحمت ایزدی پیوستهتان در آرامش و شادی تسلای وجود پربرکت شما باشد. 
 برچسبها: سید علیرضا طباطبائی, میرزا بنویس |+| نوشته شده توسط علی امینی در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ و ساعت 10:46    | 

