|
نشست کــویــر در ایام سبـز غدیـر
این کاتبان دادگر دارند گوهرها به بر شو اهل و پیش آی و ببر از گنج آنان بهرهها بنده به امید اهل شدن در معیت همکار ارجمندم جناب آقای زارعی به قلب ایران عزیز حرکت کردم تا در شهر یزد و به همراه دیگر همکاران وبلاگ نویس حوزه سردفتری در کنار جانان وبلاگ نویسان جناب استاد طباطبائی گرانقدر باشیم و باشد که در «سومین نشست سراسری سردفتران و دفتریاران وبلاگ نویس» بهرهای به فراخور حال از همنشینی با دوستان ببرم که نبودن و نبردنش را خسرانی مبین و حسرتی عظیم میدانستم. راه به صحبت از همه چیز و همه جا کوتاه شد و شب هنگام به محل موعود که مکانی بس نیکو و بنا بر توصیف معهود بود رسیدیم. جایگاهی موافق ذوق اهل دل و قلم در فضائی سبز در قلب کویر و دوستانی که یا پیش از ما رسیده بودند و یا به همراه همکاری یا خانواده وارد میشدند. جلسه صبح در دولت سرای جامعه محترم سردفتران یزد برگزار میشد و هنگام ورود دیدن افاضل کانون سردفتران و رئیس محترم هیأت مدیره کانون و همراهان ایشان شور و وجدی در همکاران ایجاد کرد که نشانه بزرگ موفقیت این جمع در پیگیری نشستها بود و حضور جنابان کریمی و بهادر مدیران کل ثبت استانهای یزد و چهار محال و بختیاری و همچنین جناب میروکیلی ریاست محترم جامعه یزد دلیلی بزرگتر بر جایگاهی بود که این نشست داشت. جلسه به تلاوت کلام الهی و تبریک غدیر متبرک گشته و آغاز شد. آقای دشتی اردکانی پس از خیر مقدمی که ریاست محترم جامعه سردفتران یزد بیان داشت سخن را با تأکید براهمیت وبلاگ نویسی و تأثیر آن آغاز نموده و به طریق مرسوم به ارائه گزارشی از فعالیتهای به حق کانون در جهت رفع قانونی معضلات و مشکلات پرداخت و بیت القصید سخنان ایشان تأکید بر کار علمی و نقد منصفانه بود. ایشان گلایه خود از کم کاری همکاران و خصوصا وبلاگ نویسان در رابطه با ششم دی را مخفی ننموده و با این گفتار که وبلاگ همه جایش خوب است الا یک جایش و آن اینکه در مورد شش دی کم کاری کردند سخن خود را به پایان رسانید . جناب آقای مظاهری از اساتید وبلاگ سردفتران پیشکسوت و قائم مقام دفتر بازرسی کانون سخنانی مبسوط در مورد اصلاح قانون دفاتر ، استقلال مالی کانون ، عدم توانائی انجام هزینه و لزوم رفع موانع قانونی در این زمینه بیان و متعاقب آن آقایان میرابزاده و سلیمی و سرکار خانم سهرابی به عنوان دبیران روابط عمومی و علمی همایش شش دی، گزارشی جامع در رابطه امور انجام یافته و کارهای پیش روی و ترغیب بر لزوم فعالیت و نشاط برای همایش ۶ دی بیان داشتند. آقای دکتر خرمشاهی سردفتر دفترخانه ۳۶ کرمانشاه سخنرانی کوتاه و بسیار مفید و کاربردی در مورد تعارض وبلاگ و تبلیغات دفترخانه ارائه نموده و با تفکیک تبلیغ و اطلاع رسانی و نقش مؤثر وبلاگ در کاهش آسیبهای سردفتری و ارتقاء علمی، صدور کیفر خواست علیه سردفترانی که در وبلاگها هدف تبلیغی را دنبال نکرده و به اطلاع رسانی میپردازند را مذموم و نادرست شمرد. تا اینجای جلسه مطالب متفرقهای بیان شده بود که در عین مفید و حتی لازم بودن در حوزه کاری نشست نبود . عدم وجود دستور جلسه مشخص و تأخیر در ورود به مباحث اصلی را میبایستی نقطه ضعفی دانست که همایش ناگزیر از تحمل آن بود. برخلاف تصمیماتی که در نشست ساری اتخاذ گردیده بود و علیرغم انتشار اساسنامه جامعه وبلاگ نویسان حوزه سردفتری و علیرغم دعوتی که در مورد نقد آن شده بود و علیرغم توضیح بر اینکه نیازی به ثبت رسمی جامعه نیست و علیرغم برخی استدلات محکم همکاران فرهیختهای همچون جناب خادمی و با یک نقطه سرخط ، بحث خام و ناپخته و نامسبوق بین مرام نامه و اساسنامه جایگزین بحث جامعه حقیقی و مجازی گردید ومباحث و ایدههای خلق الساعه نشان داد که همکاران علاوه بر سعه صدر تا چه اندازه به آزادی بیان و عقیده و تحمل یکدیگر پای بند بوده و حتی اجازه مطرح شدن مطالب خارج از دستور و بررسی نشده را حق همکار وبلاگ نویس خود میدانند. این روحیه دوستی تا پایان بر جمع دوستان حاکم و امید است همیشه برقرار بماند که چنین خواهد بود. پایان بخش جلسه صبح ، سخنان کوتاه وبلاگ نویسترین سردفتر و میزبان گرامی جناب طباطبائی عزیز بود که ضمن خوش آمدگویی رسمی با تأکید مجدد بر عدم نیاز به ثبت رسمی جامعه و لزوم برقراری نظم و ترتیب بر مناسبات حاکم بر جمع سردفتران وبلاگ نویس به صورت مستدل و قاطع از اساسنامه دفاع نمود. جذابترین مخالفت با اساسنامه و عدم نیاز به نظم و ترتیب را استاد ارجمند و پیشکسوت گرامی جناب جلالی نویسنده کلبه عمو هنگامی که سردفتران یک به یک با معرفی خود نظر خویش را بیان مینمودند با گفتن اینکه: بگذارید همین طور کشکی باشد (نقل به مضمون با تأکید بر وجود کلمه کشک که از ملزومات نویسندگی عموی بزرگ است) بیان داشت که با اجازه ایشان ذکر آن را جهت ثبت در خاطرات لازم دانستم! پس از پایان یافتن جلسه و خروج از وضعیت نسبتاً رسمی، بگو و بخندها و تجدید خاطرات و دیدارها و آشنائیها به جمع برگشته و با تکرار پذیرایی بسیار خوب، جمع همکاران برای صرف نهار و استراحت و انجام جلسه عصر به هتل محل اقامت بازگشتند. نشست عصر در محل هتل برگزار گردید. با حاشیههای کمتر. این چنین مینمود که هماهنگیهای بهتری انجام شده. ابتدا مقرر شد تعدادی از همکاران منشور یا مرامنامهای را به جای اساسنامه تنظیم کنند. انتخاب آنان صرفا برای انجام تصمیم متخذه بود. سپس از صحبت از ایجاد یک سایت جامع شد. موضوعی که در نشست ساری هم مطرح شده بود. این عمل مثبتترین و عملی ترین تصمیم نشست کویر بود که میتوان تفصیل آن را در اینجـا دید. از این به بعد کارها به سرعت پیش رفت. گویا جمع حاضر خود بخود و علیرغم برخی پرسشهای بیپاسخ و سخنهای گفته نشده که گاهی با گریز برخی همکاران فرهیخته از سخن و ابراز نظر خود را نشان میداد به اتفاق نظر و تصمیم مشترکی رسیده بود که من حیث المجموع همه رضایت خود را در آن دیده یا میخواستند ببینند. شاید این گمان در اذهان ایجاد شده بود که گذشت از این مرحله حرکتی به سمت جلو است که در آینده در مسیر صحیح قرار خواهد گرفت! پس از سخنی کوتاه درمورد عدم لزوم نشست بعدی، پیشنهاد نشست قم همچون مهاباد ناشنیده ماند و متعاقبا بر نشست اردیبهشت ماه سال آینده اصفهان موافقت شد. برای هیأت تحریریه نیز به روش پیشنهاد ـ الزام افرادی تعیین شدند. همه چیز «چو برق آمد چون ابر نوبهار گذشت» و منشوراخلاقی تنظیم شده خوانده شد و در پایان صورتجلسهای مشتمل بر مصوبات و تصمیمات و نام همایش به امضای جمع رسید. بعد از صرف شام داستان ناتمام جدائیها آغاز شد ولی جمع زیادی هم ماندند تا شنبه صبح با همت و مرحمت جناب طباطبائی به گردش در یزد و دیدن آثار و مآثر بپردازند که بسیار خوش گذشت و جای همکارانی که نبودند خالی . ................................. (1). صبح عید تبریک و شادباش غدیر هم بود و دوستان سلالة الساداتی که عیدی دادند و چقدر جای کسانی که در نشست ساری از دادن دانگ خود گریختند! خالی تا اسکناس نو عیدی بستانند! در این جلسه نیز همچون جلسه ساری باید مستعد می بودی و از بزرگانی همچون جنابان عادلی و طباطبائی و جلالی و خرمشاهی و خادمی و حتی از میان غیر وبلاگ نویسان همانند سرکار عالی مقام بانو عادلی کسب دانش و تجربه کنی و دل به خاطرات و معالم و معارف بسپاری . امید است این جلسات هر چه پربارتر، منظم و منسجمتر برگزار شود و فرض و لازم است تا از جناب طباطبائی عزیز که میدانم با وجود بیماری ، بسیار به زحمت افتادند و همچنین خانواده محترم وارجمندش عذرخواهی و تشکر کنم از نشستی که کویر نام گرفت در حالی که همهاش واقعیت بود و خالی از سراب و سبز و جاری بود و نه خشک. پانوشت 1 ـ بنا بر امر مطاع یکی از همکاران عزیز مطلب محل نقطه چین حذف گردید . برچسبها: وبلاگ نویسان حوزه دفاتر اسناد رسمی, نشست یزد, نشست کویر |+| نوشته شده توسط علی امینی در پنجشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۱ و ساعت 2:11 |
