نوروز و تـرکیبـاتش

حضرت علامه روانشاد علی اکبردهخدا ذیل کلمه «نوروز» در لغتنامه قسمتی را تحت عنوان «جشن نوروز یا عید نوروز یا جشن فروردین یا جشن بهار یا بهار جشن» اختصاص داده که عیناً نقل می‌نمایم. بخش انتهایی را شاید بسیار همچون این کوچک‌ترین تا کنون نمی‌دانسته‌اند.

« بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان است که از نخستین روز فروردین ـ ماه اول سال شمسی ـ آغاز شود. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آریائیان بوده است. ایرانیان قدیم (پیش از عهد ساسانی و به هنگام تدوین بخش اول اوستا) جشن نوروز را ظاهراً دراول بهار هر سال و آغاز برج حمل برپا می‌داشتند. در دورهٔ ساسانیان موسم این جشن با گردش سال تغییر می‌کرد و در آغاز فروردین هر سال نبود بلکه مانند عید اضحی و عید فطر مسلمانان، در فصول مختلف سال گردش می‌کرد. در نخستین سال تاریخ یزدگردی مبدأ جلوس یزدگرد واپسین شاه ساسانی جشن نوروز مصادف بود با شانزدهم حزیران رومی (ماه ژوئن فرنگی) و تقریباً در اوائل تابستان. از آن پس هر چهار یک روز این جشن عقب‌تر ماند و در حدود سال ۳۹۲ هـ. ق نوبت به جشن نوروزی به اول حمل رسید و در سال ۴۶۷ هـ. ق نوروز به به بیست و سوم برج حوت افتاد. یعنی ۱۷ روز مانده به پایان زمستان. در این سال به فرمان سلطان جلال الدین ملک شاه سلجوقی ترتیب تقویم جلالی نهاده شد و بر اساس آن موقع جشن نوروزی در بهار هر سال مقارن تحویل آفتاب به برج حمل تثبیت شد و بدین منظور مقرر شد که هر چهار سال یک روز بر تعداد ایام سال بیفزایند و سال چهارم را ۳۶۶ روز حساب کنند و پس از هر ۲۸ سال ـ یعنی گذشتن هفت دورهٔ چهار ساله ـ چون دورهٔ چهارسالهٔ هشتم فرا رسد به جای آنکه به آخرین سال این دوره یک روز بیفزایند، این روز را به نخستین سال دورهٔ بعدی یعنی دورهٔ نهم اضافه کنند. بدین ترتیب سال جلالی نزدیک‌ترین سال‌های جهان شد به سال شمسی حقیقی که ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه است

دهخدا بعد از تعریفات و توضیحات در مورد نوروز، ترکیبات و اسامی مرکبی را که «نوروز» در آن به کار رفته است را می‌آورد که ملاحظه آن در ادامه مطلب خالی از فائده نیست.


برچسب‌ها: نوروز, عید نوروز, لغتنامه دهخدا, ترکیبات نوروز
ادامه مطلب
|+| نوشته شده توسط علی امینی در جمعه دوم فروردین ۱۳۹۲ و ساعت 19:42